سلام....ميتونم بگم اول!!!!!!!خوشم اومده اينجا يه چيزي بنويسم مشكليه؟؟؟؟
نيمه شب از خواب مي پري .
تموم تنت عرق کرده .
تختت سرد تر از هميشه و تنت داغ و تب داره .
روي تخت دست مي کشي ... دنبال يه چيز شايدم يه نفر مي گردي !
هيچي نيست ... هيچ کسي هم نيست .
سرفه مي کني ... بلند بلند
مي دوني کسي نيست که از خواب بپره .
روي تخت مي شيني .
انگشتاتو فرو مي بري لابه لاي موهات .
فقط صداي نفس خس دار خودتو مي شنوي .
نفس نمي کشي شايد يه صداي ديگه
مثه صداي نفسهاي آروم يه نفر ديگه به گوشت بخوره و آرومت کنه
ولي هيچ صدايي نيست