(2/26/2007 3:45:28 PM): < >
آه
این دوتا حرف چقدر معنی داره، چقدر آدما مفاهیم مختلفی رو با همین دو حرف می رسونن
یا یه کم دقت به همین چیزا توی حامعه می بینیم که اصلاً بابا چه خبرِ
درد دل مردم چیه و توی دلش چی می گذره
الان که به اینها دقت می کنم خوب می فهمم که چقدر آدما ضعیف هستن
حتی نمی تونن کوچکترین مشکلاتشون رو از دید بعضی ها مخفی کنن
ای خدای
خدا جونم آره منم همون بندة گنهکاری که هر بار که گناهی مرتکب میشه میاد در خونت رو میزنه و توبه میکنه ولی هنوز چند حظه از توبش نگذشته بازم یه گناه دیگه انجام میدم
خدا جون می دونم من خیلی بندة بی معرفتی هستم اصلاً لیاقت این بندگی رو ندارم ولی...
ولی تو اون قدر مهربونی که بازم بهم امیدواری، از بزرگترین گناهانم چشم پوشی می کنی و با کوچکترین ثوابم بهم کلی حال میدی
خدا جونم الان توی این نیمه شب توی این بیابون هیچ کسی دور و برم نیست
مگه خودت نگفتی که توی تنهایی ها با منی و من رو تنها نمی گذاری
الان هم من بدونم من تنها نیستم تویی که من و از تنهایی در میاری
پس برای همینم می خوام بگم
ای خدا
خدای خوب مهربون من
نوکرتم
با تمام وجود این کلمات رو میگم
به زبون میارم تا بدونی هر چقدر بی معرفتم ولی بازم بندتم
واز این بابت خیلی خوشحالم
آه، امان از دست بی معرفتی هام
نوشته شده توسط : نگهبان چاه